کتاب هاشمینژاد
هر وقت دعوتش میکردند بهشهر، چند روز میماند و در "انجمن جوانان بهشهر" سخنرانی میکرد و به سوالات جوانها جواب میداد. حتی از گنبد و آمل هم میآمدند و شرکت میکردند. انجمن را خیلی دوست داشت. گاهی توی خانه هم جلساتی داشت، نه از آن جلسههای درس و بحث. مینشست و به مشکلات حقوق مردم رسیدگی میکرد و اختلافاتشان را حل میکرد. اینجور وقتها خانهاش بیشتر شبیه یک شعبه دادگاه میشد.
کتاب هاشمینژاد
برند |
![]() |